خانم هاله حکیم، دبیر ریاضی و نویسندهای با عشق و علاقه درونی، توانسته است دو کتاب ارزشمند خلق کند. کتابهای ایشان، که توسط انتشارات آوای ری را منتشر شدهاند، تلفیقی از تاریخ، فرهنگ و تجربههای شخصی او هستند. او با نگاهی انسانی و صبورانه، خاطرات خانوادگی و داستانهای تاریخی تبریز را روایت میکند و خواننده را به سفری جذاب در گذشته و زندگی مردم این شهر دعوت میکند. در این مصاحبه، خانم حکیم از انگیزهها، چالشها و تجربیات خود در مسیر نویسندگی سخن میگوید و از تأثیر تدریس بر سبک نگارش خود میگوید.
در ادامه پروژه «زنان پیشرو»، که با هدف معرفی زنانی خلاق، تأثیرگذار و الهامبخش انجام میشود، این بار به سراغ خانم هاله حکیم رفتهایم. در این مصاحبه، خانم حکیم از انگیزهها، چالشها و تجربیات خود در مسیر نویسندگی با ما به گفتگو نشسته است. تا انتهای این گفتگو، همراه ما باشید.
انگیزهای از دل خانواده
برای نوشتن کتاب اولم دو انگیزه اصلی داشتم: اول مادرم و دوم مادربزرگم. مادرم پس از فوت خالههایم بسیار احساس تنهایی میکرد و همیشه میگفت: «کاش برادرم زنده بود و من اینقدر تنها و بیکس نبودم.» از آنجا که دایی من در جوانی فوت کرده بودند، در کتابم ایشان را زنده نگه داشتم تا مادرم با خواندن کتاب احساس بهتری داشته باشد.
انگیزه دومم از مادربزرگم بود؛ زمانی که دختر نوجوان بودم، به من گفتند: «کاش کسی باشد که بتواند انتقام من را از این زندگی و روزگار بگیرد.» من با نوشتن کتاب، انتقام ایشان را از زندگی نگرفتم، اما فکر میکنم باعث شدم یاد و خاطره ایشان در ذهن خیلیها زنده بماند.
عبور از چالشهای نوشتن
در کتاب اول باید خاطرات واقعی خانواده مادری خودم را مینوشتم. بسیاری از کسانی که میتوانستند به من کمک کنند فوت شده بودند و در دسترس من نبودند. مسلماً مادرم هم به تنهایی نمیتوانست همه خاطرات والدینش را به یاد بیاورد. به هر حال، تا جایی که امکان داشت، از اقوام دور و نزدیک خاطرات جمعآوری کردم و در بخشی از کتاب از تخیلات خودم استفاده کردم.
الهام از تجربیات خانوادگی
اکثر قسمتهای کتاب اول از تجربیات و خاطرات مادربزرگ و پدربزرگم الهام گرفته شده است. از آنجا که پدربزرگم قبل از به دنیا آمدن من فوت کرده بود و ایشان را ندیدهام، بیشتر خاطرات مربوط به او را مادرم برایم تعریف کردند. به عنوان مثال، نحوه آشنایی مادربزرگ و پدربزرگم را مادرم تعریف کرده بود و بخش مربوط به نابینا شدن مادربزرگم را نیز از زبان خودشان شنیده بودم.
جذابیتهای تاریخ تبریز
مهمترین ویژگی تاریخ تبریز که برای من جذاب بود این است که این شهر در اکثر اتفاقات و حوادث تاریخی ایران پیشقدم بوده است. بسیاری از رویدادهای مهم ایران ابتدا در تبریز اتفاق افتادهاند، و این موضوع برای من بسیار جالب بود و دوست داشتم در کتابم به آن بپردازم.
مسیر تحقیق و خلق کتاب دوم
انگیزه نوشتن کتاب دوم به زمانی برمیگردد که همراه پدربزرگم (پدر پدرم) در دوران جوانی و دانشجویی به دیدن آثار تاریخی و ساختمانهای قدیمی تبریز میرفتم. ایشان با شوق و ذوق از روزگار قدیم تبریز برایم میگفتند و من همیشه دوست داشتم این خاطرات را بنویسم. هنگام نوشتن کتاب دوم، پدربزرگم در قید حیات نبودند، بنابراین از خاطراتی که از ایشان در ذهنم مانده بود و همچنین از کتابها و سایتهای اینترنتی در مورد تبریز استفاده کردم. کتاب دوم نیز توسط انتشارات آوای ری را منتشر شد.
داستانهایی که مردم تبریز را میشناسند
در کتاب دوم میخواستم خوانندگان بدانند که مردم تبریز تا چه اندازه در برابر مشکلات مقاوم، صبور و شجاع بودهاند. سرسختی مردم تبریز در مقابله با مشکلات گذشته و حال برایم جالب و ستودنی بوده است.
انتقال علاقه و اشتیاق به تاریخ
دوست داشتم علاقه و اشتیاق خودم برای دانستن تاریخ و تجربه گذشتگان شهر و کشورمان را به خوانندگان کتابهایم منتقل کنم.
نگاه به کتابهای آینده
در مورد کتاب بعدی هنوز تصمیم قطعی نگرفتهام، اما علاقه دارم این بار در مورد پدران بنویسم؛ پدرانی فداکار، مهربان و دلسوز، یا برخی پدرانی که در مقابل فرزندان خود احساس مسئولیت نمیکنند و آنها را به حال خود رها کردهاند. چند ایده در ذهنم دارم، اما هنوز قطعی نشده است.
تاریخ و فرهنگ تبریز در آثارم
کتاب من بخش بسیار کوچکی از تاریخ تبریز و رشادتها و دلیریهای مردم این شهر را بیان میکند. امیدوارم کسانی که کتاب را میخوانند، به تاریخ و فرهنگ تبریز علاقهمند شوند و مطالعات بیشتری در این زمینه داشته باشند. زیرا معتقدم ملتی که تاریخ خود را نمیداند، محکوم به تکرار آن است.
تأثیر تدریس بر نویسندگی
من دبیر ریاضی هستم و همواره تلاش کردهام درس ریاضی برای دانشآموزانم شیرین و قابل فهم باشد. در کلاس با تعریف داستان و قصه، موضوعات نسبتاً دشوار ریاضی را آموزش میدهم. حتی برای یادگیری روشهای حل معادله، داستان خیالی از شهری و پادشاه ظالم تعریف کردهام تا درس در قالب داستان به یادماندنی شود. این روش تدریس من، که ذهنم همیشه به دنبال ایدههای تازه است، قطعاً بر سبک نگارش من تأثیر گذاشته است.
بازخورد خوانندگان
بیشتر کسانی که کتاب اول را خوانده بودند، آن را پسندیدند و بسیاری از آنها باور نمیکردند که زندگی مادربزرگم اینقدر سخت و دشوار بوده است. همه به من لطف داشتند و از متن کتاب تمجید کردند.
سخن پایانی
خانم هاله حکیم ، با عشق و علاقه درونی خود، توانسته است هم به عنوان یک دبیر ریاضی و هم به عنوان نویسنده، تأثیری ماندگار بر خوانندگان و دانشآموزان خود بگذارد. آثار او نه تنها یاد و خاطره گذشتگان را زنده میکنند، بلکه به شناخت بهتر تاریخ و فرهنگ تبریز کمک میکنند و الهامبخش مطالعه، تأمل و عشق به گذشته برای نسل امروز هستند.
در پایان، از خانم حکیم گرامی برای فرصتی که در اختیار ما گذاشتند تا این مصاحبه ارزشمند انجام شود، صمیمانه تقدیر و تشکر میکنیم و برای ایشان آرزوی سلامتی و توفیق روز افزون داریم.
برای آشنایی با بانوی فرهیخته دیگر مراغه ای، توصیه می کنیم پست نرگس آزادی و دنیای یادگیری جذاب را نیز ملاحظه بفرمایید.




نظرات کاربران