پایگاه خبری هامپوئیل
0

سفر ملکوتی رمضان با نغمه‌های عبدالقادر مراغه‌ای

سفر ملکوتی رمضان با نغمه‌های عبدالقادر مراغه‌ای
بازدید 45

در طول ماه مبارک رمضان سال ۷۵۶ خورشیدی (۷۷۸قمری)، عبدالقادر مراغه‌ای، آخرین موسیقی‌دان جهان اسلام، تصنیف ۳۰ نوبت مرتّب به‌عنوان اثر برجسته را خلق کرد. این شاهکارها هر ساله در این ماه متبرک، توجه اهالی موسیقی را به خود جلب می‌کنند و به یادگاری ماندگاری از استعداد و ابداع این هنرمند بزرگ تبدیل شده‌اند.

به گزارش ایرنا، عبدالقادر، پسر غیبی حافظ مراغه‌ای، که به عنوان نخستین ردیف‌نویس موسیقی ایران شناخته می‌شود، آخرین نظریه‌پرداز موسیقی کلاسیک ایرانی و معلم ثالث در دانش موسیقی مشرق‌زمین پس از فارابی و ابن‌سیناست. او به شهرتی بین‌المللی دست یافته است، به گونه‌ای که در سال‌های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ میلادی، میراث معنوی او توسط یونسکو ثبت شده است.

یکی از حکایت‌های مشهور درباره او، وقوع شرطی است که در مجلس «حسین‌جلایر» با رضوان‌شاه، موسیقی‌دان برجسته آن دوران، صورت گرفت. شرط این بود که عبدالقادر در طول یک ماه رمضان سال ۷۵۶ خورشیدی (۷۷۸ قمری) باید ۳۰ نوبت مرتب سازد. این حکایت نشان از استعداد و توانایی او در زمینه موسیقی دارد.

طغرل طهماسبی، نویسنده کتاب «عبدالقادر مراغی، معلّم ثالث» درباره این واقعه ذکر می‌کند که عبدالقادر پس از قبول شرط و ساختن ۳۰ نوبت مرتب، به انعام مورد انتظار دست یافت.

به گفته‌ی وی، “نوبت مرتب” بر پایهٔ آنچه در صفحه ۲۴۱ کتاب «جامع‌الألحان» آمده، به یکی از انواع نه‌گانه تصنیف و به قول عبدالقادر، “چهار قطعه موسیقی که با یکدیگر مناسبتی دارند، در طرایق جموع و ایقاع” اطلاق می‌شود.

وی اضافه کرد: مسئلهٔ شرط‌گذاشتن مراغه‌ای با رضوان‌شاه توسط حسین‌جلایری، استادیِ عبدالقادر را آشکار کرد و ذوق حسین‌جلایری که در تشویق هنرمندانی چون مراغه‌ای بی‌تأثیر نبود، مراغه‌ای هم در هر سه اثر ارزشمند خود، حکایت را اینگونه نقل کرده است:

“در تاریخ نهم و بیستم شعبان سال ۷۸۷ هجری قمری در شهر تبریز، در مجلس بندگی حضرت سلطان شعاری جلال‌الدین حسین بن سلطان اویس – انار الله برهانها – شیخ‌الإسلام خواجه شیخ‌الکججی، و با حضور دستور اعظم امیر شمس‌الدوله والدین زکریا و دیگر اکابر و افاضل آن زمان، انجام شد. همچنین مولانا جلال‌الدین فضل‌الله العبیدی، مولانا سعدالدین کوچک و مولانا عمرتاج خراسانی نیز حاضر بودند و ادوار و شرفیه شرح نوشته بودند.”

در زمان خود موسیقی، ارزشمندان و استادان بسیاری مانند: خواجه رضی‌الدّین رضوان‌شاه که مترجم به عمرشاه و استاد حاجی ابوکه اوبَهی انورشاه و سایرین بودند و از جمله همین آقایان، استادان شمس‌الدّین بدرنالی و حاجی سیکلدیعودی و ممیشان و جلال، و همچنین از طرف مباشران آلاتِ‌ ذوات‌النّفخ، استادانی همچون شمس‌الدّین حربوی نایی و علیشاه رَبابی و تاج‌الدّینِ مرندی و سایرین در جلسه حضور داشتند.

بحث علمی و عملی موسیقی مطرح شد؛ موسیقیدانان عملی گفتند: مشکل‌ترین قسمت‌های موسیقی در ترتیب عملیّات نوبت است و تألیف یک نوبت در یک ماه امکان‌پذیر نیست؛ زیرا هر قطعه از نوبت نیاز به سه نسخه دیگر دارد.

اگرچه این امر برای یک مؤلف ماهر غیر ممکن به نظر می‌رسد. این فقیر اظهار کرد: اگر موسیقیدان توانایی داشته باشد، می‌تواند هر روز یک نوبت مرتّب را تألیف کند. آنها این اظهار را رد کردند؛ امّا این فقیر گفت: اگر خداوند بخواهد، او می‌تواند در این ماه رمضان، ۳۰ نوبت را تألیف کند، به این صورت که هر روز یک نوبت بنویسم و در روز عرفه همه‌ی این ۳۰ نوبت را اجرا کنم.

تحلیلگران دوران و استادان موسیقی، به‌ویژه خواجه رضوان‌شاه و سایر مباشران آلاتِ ذوات‌النّفخ، متفق بودند که این امر غیر ممکن است و خواجه رضوان‌شاه، که استاد و مرجع اصلی آن زمان بود، گفت: شاید قبلاً این کار را انجام داده باشد و اکنون می‌تواند دوباره آن را تکرار کند.

این فقیر اظهار کرد: هر روز می‌توانید شعرهای نوبت را انتخاب کنید و در هر دور از نغمه‌ها و ایقاع‌ها که امتحان می‌کنید، آن روز بر اساس آن شعر و در سایر دورهای موسیقی که انتخاب کرده‌اید، یک نوبت مرتّب را ساخته و به‌صورت کامل اجرا کنم، به‌گونه‌ای که هیچ انتقادی از آن نشود و به‌طور کامل و با بالاترین کیفیت اجرا شود.

فرمان اعلیٰ صادر شد که بندگی حضرت پادشاه جلال‌الدین فضل‌اللّٰه العبیدی و خواجه جمال‌الدّین سلمان ساوجی تعیین کند و استادان و مصنّفانِ فن، به‌ویژه خواجه رضوان‌شاه، را برای صنایعِ الحان انتخاب نمایند. بر اساس این فرمان، صنایعِ الحان و اشعار نوبتی مشخص شد که باید توسط هنرمندان و شاعران ماهر تهیه شود.

حضرتِ پادشاه با دقت و دلسوزی به این مسأله رسیدگی می‌کردند و به فقیران توجه می‌فرمودند تا نوبت‌های مربوطه را مشخص نمایند. بر اساس این دستور، نوبتی که باید در روز اول ماه رمضان تهیه شود، با نام منحصر به فرد “حسینی” معرفی شد، و شامل پنج قطعه شعری، قول، غزل، ترانه و فروداشت بود، همچنین شامل قطعه خامسه اضافی که اجرای آن مورد نظر بود.

بر اساس این فرمان، لازم بود دوازده مقام و شش آواز مختلف تهیه شود، به گونه‌ای که هر دو پرده شامل یک آواز باشد. همچنین، الفاظ نقرات باید با آوازها هماهنگ شده و هر آواز باید به قسمت‌های مختلفی تقسیم شود. این نوبت باید در قالب دایره‌ای زمانی مشخص (دایرۀ ثقیل رمل) ارائه شود.

اشعار عربی توسط مولانا جلال‌الدین فضل‌اللّٰه بر اساس دستورات اعلیٰ نوشته شدند و ابیات فارسی توسط خواجه جمال‌الدین سلمان. فقیر، در همان مجلس، این اشعار را مرتّب و کامل کرد و پنج قطعه شامل تمامی صنایع مورد نظر را تدوین نمود. او این کار را با دقت انجام داده بود و در این مراسم، تحسین‌های فراوانی از سوی مخاطبان دریافت کرد. در پایان مراسم، حضرت سلطان این فقیر را با مرحمت‌های شاهانه به احترام پذیرفتند.

هر روز، ابیات و شعرهای جدیدی به خواجه رضوان‌شاه تقدیم می‌شد و او آنها را مورد ارزیابی قرار می‌داد. او با امتحان کردن ترکیبات و اصول شعر، همچنین آنچه در ذهن افراد می‌آمد، نوبت را به من می‌سپرد و من نوبت‌هایی را با دقت مرتب می‌کردم. هر صبح، در حضور اشراف و بزرگان، شعرها را قرائت می‌کردم.

زیرا روز عرفه، روز سی ام ماه بود، من نوبت سی ام را برعهده گرفته و بیست نوبت دیگر را نیز خواندم. خواجه رضوان‌شاه، مبلغ ۱۰۰ هزار دینار را که در گرو بسته بود، به دخترش داد و عقد نکاح را به خانهٔ ما فرستاد. من این نکاح را در کتاب “کنزالألحان” به شماره ۳۰ ثبت کردم. اگر کسی در آینده به این علم و عمل شهرت داشته باشد، می‌تواند آنها را استخراج کند. اولین نوبت مرتبی که در ابتدای ماه رمضان ساخته شد، به شرح زیر است:

سعـادتنـا الیــوم فـی مقـم / ایا اکـرم النّـاس کـن دائمـا / بسلطانها خیـر اهـل الهـوی / علی البر و العدل و الإهتداء

غزل بدین بیت ساخته شده است: کوری چشمِ مخالف من حسینی مذهبم / راهِ حـق اینست نتـوانم نهفتـن راهِ راست

ترانه به این رباعی بسته شده است: اهواک ولو ضنت‌ مـن اجل هواک / لاکنت إذا لم اک فی الحب کذاک / او اتلف بالغـرام فالـرّوح فـداک / اجفو لتجافیـک و أرضـی لرضاک

در بازگشت ترصیع بدین بیت شد: ای شاهِ‌جهان، جهان به کامت بادا / تا مدّتِ دورانِ فـلک خـواهد بود / خورشید و مَه و مِهر غلامت بادا/ ایـن سکّـۀ سلطنت بـه نـامت بادا

فروداشت بر این بیت بود: خلّـد اللّٰه ملک مولانا / باسط الأمن ناشر العدل

و مستزاد بر این شعر مولانا شیخ الکججی بر حسب درخواست او و چون شِش مصراع است؛ هر مصراعی بر یک آواز مرکّب از دو پرده است. آواز نوروزی مرکّب از پردﮤ حسینی و پردﮤ اصفهان: گُل چو بیرون آمد از خلوت‌سرای خویشتن / عالَمـی را دیـد مشتــاقِ لقـای خـویشتن / بَـر سریرِ حُسـن شـد سلــطانِ خـوبانِ چمن / مستِ‌حُسنِ‌خویش ‌ومغرور از هوای‌خویشتن / تا نگردی فانی اندر عاشقی همچون کجج / کی توانی حُکم کردن بر بقـای خـویشتن

(آواز گواشت ‌از پـردﮤ‌ حجاز و بزرگ)، (آوازه‌‎ سَلمک از پردﮤ عشّاق و راست)، (آوازه کَردانیـا از پردﮤ عراق و زنگوله)، (آوازه مایه ازنوا و بوسلیـک) و (آوازه‌‎شهناز از پردﮤ‌‎‌راهوی‌‎‌وزیرافکند)

عبدالقادر مراغه‌ای حافظ کل قرآن 

در دوران کودکی، عبدالقادر مراغه‌ای به مکتب رفت و توانست قرآن را حفظ کند. از پدرش، که اهل ادب و هنر بود، در زمینه‌ی موسیقی آموخت و در سنّین نوجوانی به اندازه‌ای مهارت پیدا کرد که با استادان معروف زمان خود، از جمله رضوان شاه – موسیقی‌دان بزرگ – به رقابت پرداخت.

مقاصدالالحان و جامع‌‎الالحان از آثار مهمی هستند که از این هنرمند با استعداد به یادگار مانده است. در کتاب جامع‌‎الالحان، او با دقت بسیار به آرا و افکار موسیقی‌‎دانان بزرگی مانند جوهری و فارابی پرداخته و بر اهمیت استفاده از حساب هندسی در موسیقی، نقش موسیقی در خدمت به قرآن و علم پزشکی تأکید کرده است. این نشان از هنر و تعهد این موسیقی‌‎دان به خدمت به ادیان الهی است.

سلطان احمد جلایر، پسر شیخ اولیس، چهارمین حاکم سلسله جلایریان در عراق و آذربایجان، به عنوان پادشاه شاعر و دوستدار موسیقی، عبدالقادر مراغه‌ای، به القابی چون “سلطان الحفاظ”، “ذوفنون عصر” و “فیلسوف جهان” افتخار داد. او هنرهای خود را به عنوان حفظ‌کننده کلام الله، زیبایی خط و دانش موسیقی شناخته و از توانایی‌های او در نوازندگی، به ویژه در نواختن عود و دیگر آلات موسیقی بافتنده‌ی هوا مثل نی نفخه‌ای، ستایش کرده‌اند.

هنرمند معاصر، هنری جرج فارمر، عبدالقادر مراغی را بی‌نظیر توصیف کرده و او را از بزرگان تاریخ هنر ایران در دوران نیمه دوم و نهایی قرن هشتم و نهم هجری، و آخرین تئوریست موسیقی کلاسیک ایران نام برده است، که تنها پس از او می‌توان به دقت و اطمینان دربارهٔ مطالب موسیقی دست یافت.سفر ملکوتی رمضان با نغمه‌های عبدالقادر مراغه‌ای

شخصیت جامع‌الاطراف عبدالقادر مراغه‌ای

عبدالقادر مراغه‌ای یک شخصیت جامع و چندجانبه بود، و از جنبه هنری، یک ترکیب بی‌نظیر از موسیقی، شعر، خطاطی، و نقاشی بود که به عنوان یک نمونه از تربیت‌های قدیمی شمرده می‌شد. به طوری که فارمر درباره‌اش می‌گفت: “عبدالقادر در موسیقی پیروی از صفی‌الدین ارموی، استاد بزرگ موسیقی، بود و در نواختن عود (بربت) و ساختن قطعات موسیقی، ماهر بود.”

اگرچه او اهل آذربایجان و متولد مراغه بود، اما کتاب‌های خود را به زبان فارسی نوشت و از این راه به زبان، ادبیات، و هنر فارسی خدمت کرد. علاوه بر خوشنویسی، نقاشی، و نواختن عود، او شاعری هم بود و اشعاری به هر دو زبان فارسی و ترکی می‌سرود. آثار او با نام مستعار “عبدالقادر” شناخته می‌شوند و در برخی کتاب‌ها و مقالات او آمده است.

بدون شک، عبدالقادر به عنوان یکی از بزرگترین موسیقی‌دانان و پژوهشگران موسیقی در تاریخ هنر ایران شناخته می‌شود. به عبارت دیگر، او به عنوان یک مراغه‌ای، از چهار هنرمند پایتخت شاهرخ، فرزند و جانشین تیمور لنگ و بزرگ‌ترین پادشاه تیموری شناخته می‌شود که در زمان خود همتا نداشته است.

تسلط عبدالقادر بر نواختن عود، هنرمندی است که تحسین بسیاری را به‌دنبال داشته است. اگرچه آثار او هنوز به‌طور کامل در دسترس نیستند، اما برخی از آن‌ها توسط برخی از موسیقی‌دانان اجرا شده‌اند.

تصنیفات عبدالقادر، شامل ضروب و نقرات، در کتاب “نزهة‌الأرواح من تطریب الأشباح” یعقوب و رساله‌های منظوم و منثور امیرخان محفوظ ذکر شده است. همچنین، موسیقی متن سریال امام علی (ع) نیز بر پایه آثار او ساخته شده است.

فرهاد فخرالدینی افتخار می‌کند که موسیقی را به‌طور کامل به اجرا درآورده است، به این دلیل که با تمام تلاش‌های ناموفقی که در ایران، ترکیه و اروپا برای درک یکی از یافته‌های موسیقی عبدالقادر انجام شده بود، به نتیجه رسیده است.

ویژگی بی‌بدیل هنری عبدالقادر این است که از قرن‌های گذشته تا به امروز، بسیاری از موسیقی‌دانان که از آثار و یافته‌های بزرگان تاریخ موسیقی ایران الهام گرفته‌اند، تحت تأثیر او بوده‌اند.

مهارت عبدالقادر مراغه‌ای در آهنگسازی به حدی بود که در توصیف آثار خود می‌گوید: “در یک بار در حضور جمعی از اشراف مشغول به آوازخوانی بودم، ناگاه صدایی مطلق شد که به دستور سلطان مشارالیه، ملودی‌ای را به شکلی اجرا کردم که مشابه نوای یک پرنده‌ی معروف به صورت “تنن ـ تننن” بود که هشت نقره برای آن قدرت داده شد.”

پژوهش گسترده در آثار سابقین، انتقاد و بررسی آراء مشهوران همچون فارابی، ابن سینا، صفی‌الدین ارموی، و قطب‌الدین شیرازی نشان می‌دهد که مهارت عبدالقادر مراغه‌ای در زمینه‌ی موسیقی و خوانندگی یکی از ویژگی‌های اصلی او بوده است. او اعتقاد داشت که تنها آشنایی با قوانین نظری یا عملی موسیقی کافی نیست و بلکه هنرمند باید در عمل نیز به موسیقی تسلط داشته باشد.

آثار مهم عبدالقادر مراغه‌ای شامل اثرهایی همچون “کنزالألحان”، “مقاصدالالحان”، “جامع الألحان”، “شرح الأدوار صفی‌الدین” (زبده الادوار)، “فوائد عشره و لحینه” و نیز آثار موسیقیایی مانند “صحبت‌نامه استادالمصفنین مرافی” و “رساله کوکبی” می‌باشد.

عبدالقادر مراغه‌ای 70 سال عمر کرد

سرانجام، پس از گذشت دغدغه‌های پرشور، عمری پیری بر تارک عبدالقادر مراغه‌ای ریخت و زندگی او پس از ۷۰ سال در شهر هرات به دلیل ابتلا به طاعون به پایان رسید و در همان جا خاکسپاری شد.

بسیاری معتقدند که پس از عبدالقادر، موسیقی‌دانان بزرگ دیگری که قادر به ادامه کارهای او باشند، متولد نشدند؛ هرچند کسانی مانند بنای‌هروی و محمد امین بخاری سعی کردند آثار فرهنگی و هنری گذشتگان را در آثار خود به یادگار بیاورند، اما موفق به خلق شاهکارهایی مانند آثار عبدالقادر نشدند.

گذشت زمان و درگیری‌های متعدد موجب شد تا نام عبدالقادر مراغه‌ای، این بزرگمرد فرهنگ و هنر ایران، پس از مرگش به فراموشی سپرده شود و گویی خود او امروز خود را دیده بود که در پایان کتاب خود در “جامع‌الألحان” می‌گوید: “این نوشتم تا برآید روزگار، من نمانم این بماند یادگار، من شوم با درد و غم بر زیرخاک، کس نداند حال من جز کردگار.”

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مشاهده بیشتر