بازار سرمایه به شدت تحت تأثیر ناتوانی در تحلیل رنج قرار دارد. ناکارآمدی بازار سرمایه یکی از چالشهای اساسی است. تغییرات در سیاستهای کلان پولی، مالی و ارزی کشور، باعث سودآوری مناسب برخی شرکتهای بورسی میشود، در حالی که برخی دیگر با مشکلات و چالشهای جدی مواجه میشوند. این تغییرات میتوانند ناشی از تغییرات در سیاستها و افزایش نرخ ارز باشند، که به شرکتهایی که مواد اولیه خود را از خارج از کشور تأمین میکنند، هزینههای بیشتر و کاهش سودآوری را ایجاد میکنند. بنابراین، اهمیت دارد که در کدام صنعت سرمایهگذاری کنیم تا در صورت تغییرات در سیاستهای کلان، ریسک معاملاتی کمتری را تجربه کنیم.
تغییرات در نرخ سود بانکی، سطح عمومی قیمتها، یا حتی تغییرات در نرخ بیکاری، میتوانند باعث نوسانات در بازار بورس ایران شوند.
پیشنهاد اصلی برای خروج از این بحران هماهنگی با قوانین بینالمللی به جای قوانین فعلی بورس ایران است. این اقدام میتواند به توازن بخشیدن به شرایط و کاهش دخالت دولت در معاملات بورس کمک کند.
برداشتن محدودیتهای نوسان قیمت، حضور ناظر و ایجاد دامنه نامحدود، باعث میشود که فروشنده همیشه امکان خروج از بازار را داشته باشد. این مسئله باعث کاهش ترس از زیان بیشتر در روزهای متوالی میشود و با سرعت بازار به تعادل خود باز میگردد. اجرای قوانین بینالمللی نیز موجب تعادل بیشتر میشود و دولت در معاملات بورس دخالت کمتری خواهد داشت.
سرمایهگذاران واقعی نیز نقش مهمی در تشکیل عرضه و تقاضا و کنترل صفها ایفا میکنند. بنابراین، رفتار این سرمایهگذاران بر روند بازار تأثیرگذار است.
ضربه به بازار بورس با رفتارهای هیجانی خریدوفروش
رفتارهای هیجانی در بازار بورس به اقتصاد آسیب میزند. اگر از رفتارهای هیجانی کاسته شود و به سمت تصمیمهای منطقی و تحلیلی حرکت شود، اثرات مثبتی در کنار عوامل دیگر ایجاد خواهد شد و باعث شکلگیری روند مناسبی بر اساس قیمتهای کنونی میشود. اما ادامه رفتارهای هیجانی میتواند باعث کاهش ناپیشبینی و آسیب به تعداد زیادی از سهامداران خرد شود.
ورود صنایع غذایی به بازار سهام، اشتیاق شرکتها به ارتقای کیفیت محصولات و حفظ ثبات کیفیت تولید استاندارد را افزایش میدهد.
حضور شرکتهای صنایع غذایی در بورس، به شفافیت فعالیتهای اقتصادی و ایجاد اعتماد بیشتر در میان مردم و مشتریان منجر خواهد شد.
آینده شرکتهای حاضر در بازار سهام تا حد زیادی به نوسانات آتی نرخ ارز و وضعیت برجام و تحریمها وابسته است.
در شرایط اقتصادی فعلی و رکود در برخی از صنایع، تأمین مالی و نقدینگی بنگاههای اقتصادی و تولیدی به یکی از اصلیترین دغدغههای کشور تبدیل شده است.
هدایت پولهای سرگردان به بازار سرمایه
تاثیرات تحریمها بر بخش تولید، تجارت و مشکلات ارزی واردکرده، نیاز به تزریق نقدینگی بیش از پیش در بنگاهها را ایجاب نموده و راهکارهای گوناگونی برای تامین مالی ارائه شده است. از جمله راهحلها، هدایت پولهای سرگردان به بازار سرمایه و تامین مالی شرکتهای تولیدی است که میتواند در نهایت منجر به رونق اقتصادی و تولیدی کشور گردد.
برای جلب نقدینگی به سمت تولید کشور، استفاده از بازار سهام به عنوان بهترین راه تامین سرمایه برای واحدهای تولیدی معرفی میشود. بازدهی سرمایهگذاری در بورس در دراز مدت بیشتر از بازارهای رقیب به شمار میآید.
شفافیت در فعالیت شرکتها در بورس ضروری است تا بتوانند بخشی از نیازهای مالی خود را از این طریق تأمین نمایند. بورس در حال حاضر به عنوان یک رقیب جدی برای سیستم بانکی محسوب میشود و در صورت بهرهمندی از این بستر، آثار مثبتی بر اقتصاد ایجاد خواهد شد.
حضور عموم در بورس سودمندی زیادی برای سیستم بانکی به همراه دارد؛ زیرا شرکتها نقدینگی خود را بهعنوان حسابجاری در بانکها وارد میکنند. همچنین، شرکتها میتوانند پروژههای خود را در بورس عرضه کرده و با استفاده از مشاورههای تخصصی، به نحو احسن استفاده از این فضا کنند.
بازار سرمایه به عنوان یک ابزار برتر جهت تامین مالی دولت و شرکتها مورد توجه قرار گرفته است. بهرهگیری از این فرصت توسط دولت میتواند منجر به افزایش بهرهوری و تأمین مالی بیشتر شرکتها گردد و روند بازار سرمایه بهبود یابد.
نظرات کاربران