با فرا رسیدن سال ۲۰۲۴ و افزایش شدت رقابتهای انتخاباتی در آمریکا، راستگرایان پوپولیست، رهبری دونالد ترامپ را دوباره برعهده گرفته و منتظر تغییر قدرت در واشنگتن هستند. اندیشکدهها معتقدند که بازگشت نئومحافظهکاران به قدرت میتواند منجر به تغییراتی در توازن قدرت در سراسر جهان شود و به فصل جدیدی از تضادها بین واشنگتن و نیروهای تجدیدنظرطلب معتقد شود. برخی تحلیلگران بر این باورند که بازگشت راستگرایان و نیروهای محافظهکار به قدرت ممکن است نتیجهی سالهای تلاش واشنگتن برای مهار کشورهایی مانند روسیه، چین و ایران را زیر سوال ببرد و باعث تشدید تنشها در مناطق مختلف جهان شود.
دیدار صمیمی خاویر میلی و دونالد ترامپ در حاشیه کنفرانس محافظهکار آمریکا به نمادی الهامبخش برای پوپولیستهای راستگرا در سراسر جهان تبدیل شده و به عنوان یک زنگ خطر برای نیروهای “میانهرو”، “چپگرا” و “چندجانبهگرایان” شناخته میشود. طی سالهای اخیر، بلوک غرب به رهبری دولت بایدن سعی کرده است تا با تأکید بر تهدیدهای “ژئواکونومیکی چین” و “ژئوپلیتیکی روسیه”، بستری را برای احیای همکاری درون اعضای پیمان آتلانتیک شمالی فراهم آورد. اقداماتی همچون جنگ اوکراین، پیمان آکوس، کریدور آیمک، بلوک امنیتی-اقتصادی در غرب آسیا و تولید ادبیات “جنگ سرد جدید” با تمرکز بر کشورهایی چون چین، روسیه، ایران و کره شمالی، اقدامات دموکراتها برای حفظ جایگاه این کشور در سیاست جهانی بوده است. با بازگشت مجدد راستگرایان افراطی در سراسر جهان، سوالی مطرح میشود که آیا جهان آماده بازگشت نیروهای پوپولیست است یا خیر؟
در ماههای گذشته، شاید هیچ سیاستمداری در جهان به اندازه خاویر میلی، نامی به یادآور شخصیت بیثبات و پیشبینینشده دونالد ترامپ نداشته باشد. وی با انصراف از پیوستن به پیمان بریکس، اولین نشانه همراهی با نیروهای محافظهکار در غرب را ارسال کرد. حضور میلی در نشست سالانه داووس و سخنرانی تاریخی علیه نیروهای چپ و تجدیدنظرطلب، یادآور دوران “تاچریسم” و متفکران مرتبط با مکتب شیکاگو در آمریکا لاتین بود. این شخصیت جنجالی سپس با حضور در فلسطین اشغالی و دیدار با بنیامین نتانیاهو، برخلاف جریان جهانی برای حمایت از فلسطین، سعی کرد تا خود را حامی تجاوز به نوار غزه نشان دهد. در حوزه سیاست داخلی، میلی با اتخاذ سیاستهای رادیکال در زمینه تأمین مالی، شروع کارزار مقرراتزدایی، آزادسازی نرخ ارز و کاهش بودجههای دولتی، توانست در فاصلهی کوتاهی، کسری بودجه ۱.۲ تریلیون دلاری (معادل ۵ درصد تولید ناخالص داخلی آرژانتین) را به مازاد ۵۸۹ میلیون دلار تبدیل کند! البته این جراحت اقتصادی همراه با عواقبی بود که مهمترین آن، افزایش افسارگسیخته تورم و هزینههای عمومی برای طبقات پایین و متوسط جامعه بود.
در ماههای اخیر، برزیل به میدانی برای آزمایش قدرت پوپولیستها و نیروهای چپ گرا در آمریکای لاتین تبدیل شده است. با آغاز تحقیقات پلیس درباره خشونت طرفداران بولسونارو در واقعه هشتم ژانویه سال گذشته، پشتیبانان او به خیابانهای شهر پائولیستا رفتند تا به سیاستهای دولت لولا دا سیوا در حمایت از فلسطین اعتراض کنند و همزمان از “ترامپ برزیل” حمایت کنند. با در دست گرفتن پرچم اسرائیل، طرفداران بولسونارو یکبار دیگر این پیام را به جامعه جهانی فرستادند که نیروهای پوپولیست جریان راست، نظرات واحدی در پروندههای بینالمللی دارند. قبلاً رئیسجمهور برزیل در یک سخنرانی بیسابقه اقدامات ارتش اسرائیل در باریکه غزه را نسلکشی توصیف کرده بود، که این اظهارات واکنش تند نتانیاهو و اسرائیل کاتس را علیه رئیسجمهور برزیل ایجاد کرد.
در سوی دیگر اقیانوس آتلانتیک، رویایی متضاد از این دو قطب در حال شکلگیری بود. دولت بایدن با تشدید فشارها به ترکیه-مجارستان و اعطای امتیازهای راهبردی به این دو کشور، زمینه الحاق سوئد و فنلاند به پیمان آتلانتیک شمالی را فراهم آورد. این تحولات ژئوپلیتیکی، منجر به محاصره بندر سنت پترزبورگ و توترهای ژئوپلیتیکی در منطقه دریای سیاه و بالتیک شدند. وقوع چنین تحولاتی همراه با تداوم کمکهای نظامی-اقتصادی غرب، احتمال برخورد بیشتری میان روسیه پوتین و ناتو را افزایش داده است.
در چنین شرایطی، اظهارات ترامپ درباره مشروطسازی حمایت از ناتو، میتواند سیگنالی امیدوارکننده برای مقامات کاخ کرملین باشد. با وجود تمایل اخیر پوتین به انتخاب مجدد بایدن، اما به نظر میرسد منافع مسکو به بازگشت مجدد نئومحافظهکاران به کاخ سفید مانعی را برای این امر قرار داده است. پیروزی ترامپ در انتخابات نوامبر ۲۰۲۴ این امکان را برای دولتهای اقتدارگرا، بهویژه روسیه، فراهم خواهد کرد تا بدون ترس از اجماع جدید واشنگتن، برای پیشبرد پروژههای ژئوپلیتیکی خود برنامه ریزی و اقدام کنند.
با تشدید بحرانهای ژئوپلیتیکی و افزایش رقابت میان قدرتهای جهانی، احتمال قدرتگیری مجدد راستگرایان پوپولیست این سؤال را برای اعضای ملل متحد به وجود خواهد آورد که آیا آماده بازگشت ترامپ و متحدان وی هستند؟ هرچند ترامپ در کمپینهای تبلیغاتی خود سعی میکند که همواره شعار “آمریکا اول” را تکرار و بر سیاست “جکسونی” در حوزه سیاست خارجی تأکید کند، اما به نظر میرسد با بازگشت او به قدرت، تقابل میان واشنگتن و قدرتهای تجدیدنظرطلب تشدید خواهد شد. به طور دیگر، ویژگی پیشبینیناپذیری ترامپ این گزاره را در ذهن تقویت خواهد کرد که ممکن است با از سرگیری جنگ تجاری میان واشنگتن و پکن، ضعیف شدن اتحاد کشورهای حوزه یوروآتلانتیک یا قدرتگیری مجدد کشورهای عرب محافظهکار- اسرائیل در خاورمیانه، احتمال گسترش دامنه جنگ و مناقشات ژئوپلیتیکی در سراسر جهان بیش از پیش تقویت شود.
نظرات کاربران