بزرگترین چالشی که اقتصاد ایران با آن روبرو است، تورمی است که بهطور غیرقابل کنترل در اقتصاد کشور حاکم است. به نظر مسلم است که بانک مرکزی باید تمرکز خود را بر روی سیاستهای کنترل تورم داشته باشد. در غیر این صورت، در طی سال آینده، کاهش ارزش ریال در کنار تورم، مشکل بسیار بزرگی به نام “سرمایه در گردش” را برای بنگاهها ایجاد خواهد کرد.
سیاستهای انقباضی بانک مرکزی باعث شده است که بخشهای تولیدی، به ویژه درباره موضوع سرمایه در گردش و یا سرمایه ثابت، با مشکلاتی مواجه شوند. بانک مرکزی باید بههمراه تلاش برای کاهش نقدینگی، سیاستهایی را برای کنترل تورم اجرا کند تا واحدهای تولیدی کوچک و متوسط، و همچنین واحدهای نیمهتمام، آسیب کمتری را تحمل کنند و در شرایط اقتصادی حساس به رونق تولید کمک شود.
بودجه سال ۱۴۰۳ بر اساس درآمدهای مالیاتی بسته شده است که در کل، یک رویکرد مثبت است، البته اگر بتواند بهطور دقیق، با دقت و شفافیت اجرا شود تا بخشی از گرههای اقتصادی را باز کند. این مهم است که دولت توجه ویژهای به بخش تولید داشته باشد و معافیتهای مالیاتی مناسب برای این بخش در نظر گرفته شود تا کمترین آسیب به بخش تولید وارد شود. همچنین، همزمان با مالیات بر ارزش افزوده، مالیات بر سود شرکتهای تولیدی باید کاهش یابد بهگونهای که یک توازن در درآمدهای مالیاتی حاصل شود و بخش تولید رونق گیرد. این به این دلیل است که تولید در حال حاضر محرک اصلی اقتصاد کشور است که همچنان به حمایت نیاز دارد.
با توجه به شرایط تحریمی، تورم و رکود، این سه عامل بسیار بزرگ تأثیرگذار بر اقتصاد ما هستند. قطعاً باید بررسی کنیم که آیا سال آینده چشماندازی دارد که این شرایط بهبود پیدا کند یا به همین منوال و پاشنه خواهد چرخید؟ به نظر میرسد که تغییر چندانی در حال حاضر پیشبینی نمیشود.
احتمالاً دولت نیاز به یک تغییر سازمانی در سیستم مدیریتی در سال آینده دارد. چرا که همانطور که شاهد بودهایم، بسیاری از مشکلات و نقصهایی که در تصمیمگیریها و عملکردها وجود دارد، به ضعف سیستم مدیریتی بازمیگردد و نه فقط به تحریمها. اما این تغییرات تنها با حذف یک سازمان یا وزارتخانه و یا اضافه شدن یک سازمان یا وزارتخانه جدید امکانپذیر نیست.
نظرات کاربران