طبق مطالعهای که در تاریخ ۱۶ اکتبر در نشریه دسترسی آزاد PLOS Biology منتشر شد، پژوهشگران از جمله مارچلو ماسیمینی از دانشگاه میلان ایتالیا، نشان دادند که الگوهای موجآهستهای شبیه خواب، سالها در بافت عصبی جداشدهی جراحیشده بیماران مبتلا به صرع فعال باقی میماند.
وجود این امواج آهسته در نیمکرهی جداشده باعث اختلال در سطح هوشیاری میشود، اما هنوز مشخص نیست که آیا این امواج نقش عملکردی یا پلاستیک (قابلیت تغییر و سازگاری) دارند یا خیر.
نیمکرهبرداری (Hemispherotomy) یک عمل جراحی است که برای درمان شدیدترین موارد صرع در کودکان به کار میرود. هدف این عمل، ایجاد حداکثر قطع ارتباط بافت عصبی آسیبدیده که ممکن است کل یک نیمکره را شامل شود، از بقیه مغز است تا از گسترش تشنجها جلوگیری شود.
قشر جداشده لایه بیرونی بافت عصبی مغز به طور جراحی برداشته نمیشود و خونرسانی آن حفظ شده است. از آنجا که این بافت از مسیرهای حسی و حرکتی جدا شده است، نمیتوان آن را از نظر رفتاری ارزیابی کرد و سؤال همچنان باقی است که آیا این بافت دارای حالتهای درونی منطبق با نوعی هوشیاری است یا خیر.
به طور کلی، الگوهای فعالیتی که بخشهای وسیعی از قشر جداشده در انسانهای هوشیار میتوانند حفظ کنند، هنوز به خوبی درک نشده است. برای پاسخ به این پرسشها، ماسیمینی و همکارانش از الکتروانسفالوگرافی (EEG) برای اندازهگیری فعالیت قشر جداشده در حالت بیداری استفاده کردند، پیش از عمل و تا سه سال پس از جراحی، در ۱۰ بیمار کودکی، با تمرکز بر فعالیت زمینهای غیرصرعی.
پس از جراحی، امواج آهسته برجستهای در قشر جداشده ظاهر شد. این شواهد جدید نشان میدهد که این الگو میتواند ماهها و حتی سالها پس از قطع کامل قشر مغز باقی بماند. پایداری این امواج آهسته سؤال ایجاد میکند که آیا آنها نقش عملکردی دارند یا صرفاً بازگشتی به حالت پیشفرض فعالیت قشری هستند.
کندی گسترده و چشمگیر EEG شبیه الگوهایی بود که در شرایطی مانند خواب عمیق بدون حرکات سریع چشم (NREM)، بیهوشی عمومی و حالت نباتی مشاهده میشوند. این یافتهها نشان میدهند که تجربههای شبیه رویا در قشر جداشده غایب یا بسیار محدود است. به طور کلی، شواهد EEG با حالتی از آگاهی غایب یا کاهشیافته سازگار است.
به گفته نویسندگان، هرگونه نتیجهگیری درباره وجود یا فقدان هوشیاری، صرفاً بر اساس ویژگیهای فیزیکی مغز مانند امواج آهسته برجسته EEG، باید با احتیاط انجام شود، بهویژه در ساختارهای عصبی که از نظر رفتاری قابل دسترسی نیستند. کندی مشاهدهشده در سطح جمجمه باید با ثبتهای داخلجمجمهای بیشتر بررسی شود، به ویژه در مواردی که نتایج بالینی نیازمند پایش تهاجمی پس از عمل است.
میشل آ. کولومبو میگوید: «این تنها آغاز روشن شدن مسئله هوشیاری در سیستمهای غیرقابل دسترسی است. در طول فرآیند بازبینی، با دیدگاههای مختلف مواجه شدیم که پیچیدگی این موضوع را آشکار کرد.»
مارچلو ماسیمینی اضافه میکند: «این الگو ممکن است سرنخهایی درباره چرایی ظهور فعالیت مغزی شبیه خواب در بیماران دارای ضایعات مغزی و ارتباط آن با سطح هوشیاری آنها ارائه دهد.»
انیل ک. ست میافزاید: «این یک مسیر علمی هیجانانگیز و بسیار رضایتبخش بوده است. این مسیر سالها پیش با بحثهای فلسفی درباره امکان وجود «جزایر هوشیاری» در سیستمهای عصبی کاملاً جداشده آغاز شد و اکنون، این همکاری شگفتانگیز روشنایی تجربی مهمی بر این موضوع بالینی مهم انداخته است.»
تیم باین در نهایت بیان میکند: «مطالعه هوشیاری شامل بسیاری موارد پیچیده است که مشخص نیست چگونه میتوان درباره احتمال تجربه ذهنی آنها اظهار نظر کرد. به عنوان یک فیلسوف، تجربه بررسی این مرز جدید در علم هوشیاری با این تیم عالی از دانشمندان و پزشکان برای من بسیار ارزشمند بوده است.»
سؤالات کلیدی و پاسخها:
سؤال: پژوهشگران درباره نیمکرههای مغز جداشده چه کشف کردند؟
پاسخ: آنها دریافتند که نیمکرههای مغز که بهصورت جراحی جدا شدهاند، میتوانند سالها پس از جراحی صرع، فعالیت موجآهستهای شبیه خواب را حفظ کنند.
سؤال: آیا این بدان معناست که نیمکره جداشده هوشیار است؟
پاسخ: هیچ مدرکی مبنی بر هوشیاری وجود ندارد؛ الگوهای EEG شبیه حالتهای غیرهوشیار مانند خواب یا بیهوشی است، اما سؤال همچنان باز است.
سؤال: اهمیت این مطالعه چیست؟
پاسخ: این پژوهش درک ما از دینامیک مغز پس از نیمکرهبرداری را عمیقتر میکند و دانشمندان را به بازنگری درباره معنای فعالیت مغزی برای هوشیاری وامیدارد.
منبع خبر : neurosciencenews.com




نظرات کاربران