برگزاری رویداد ملی «ایرانِ جان» در استان فارس، فرصتی فراهم آورد تا جلوههای پیوند شعر و اندیشه عرفانی میان دو جهانشهر فرهنگی مراغه و شیراز از منظر دو شاعر نامدار، اوحدی مراغهای و حافظ شیرازی، مورد بررسی قرار گیرد.
به گزارش پایگاه خبری هامپوئیل به نقل از خبرگزاری صداوسیمای مرکز آذربایجان شرقی، اوحدی مراغهای بهانهای شد برای بازخوانی روابط فرهنگی و ادبی میان این دو شهر که در آینه شعر و عرفان، به یک روح و اندیشه مشترک پیوند خوردهاند؛ روحی که میتوان آن را «ایرانِ جان» نامید.
رکنالدین اوحدی مراغهای (۶۷۳ تا ۷۳۸ هجری قمری)، عارف و شاعر پارسیگوی ایرانی و از معاصران ایلخان مغول، سلطان ابوسعید بهادرخان است. در سوی دیگر، خواجه شمسالدین محمد حافظ شیرازی (حدود ۷۲۶ هجری قمری)، ملقب به لسانالغیب، از برجستهترین غزلسرایان و نامآوران ادب فارسی به شمار میرود.
به گفتهی اصغر برزی، شاعر و استاد دانشگاه بناب، حافظ در سرودن دیوان خود از آثار اوحدی مراغهای بهویژه از منظومهی جام جم، و نیز از اشعار سعدی شیرازی، الهام فراوان گرفته است. او افزود: هر جا حافظ از جام جم سخن گفته، اشارهای است به اثر اوحدی در کتاب گرانسنگ جام جم.
وی همچنین خاطرنشان کرد: شباهت وزن و قافیه در بسیاری از غزلهای اوحدی و حافظ نشاندهندهی تأثیرپذیری مستقیم حافظ از دیوان اوحدی مراغهای است.
از سوی دیگر، ودود دوستی، شاعر و استاد دانشگاه مراغه، با تأکید بر جایگاه معنوی اوحدی در میان شاعران عارفمشرب، گفت: حافظ از اوحدی به عنوان پیر طریقت یاد کرده و در یکی از غزلهای خود، مصرعی از شعر اوحدی را وام گرفته است.
او در ادامه افزود: «اوحدی در دیوان جام جم میسراید: مده به شاهد دنیا عنان دل، زنهار! / که این عجوزه، عروسِ هزار داماد است. و حافظ نیز در غزلی مشهور چنین میگوید: مجو درستیِ عهد از جهانِ سستنهاد / که این عجوز، عروسِ هزار داماد است.
به گفتهی دوستی، حافظ برای بیستوپنج غزل اوحدی نظیره سروده و این همنوایی در مضمون و بیان، نشان از پیوندی عمیق میان دو شاعر و دو شهر بزرگ شعر و عرفان ایران دارد — مراغه و شیراز؛ دو نگین درخشان بر تارک فرهنگ ایرانی.




نظرات کاربران