در مارس سال گذشته، ایران و عربستان سعودی پس از هفت سال قطع روابط و رقابت بیامان ژئوپلیتیکی، با واسطهگری چین، توافق پکن را به امضاء رساندند. طی یازده ماه گذشته، هرچند دو طرف به پیشرفتهای قابل توجهی در ازسرگیری روابط دوجانبه و کاهش تنشهای منطقهای دست یافتند، اما هنوز پیشرفت ملموسی در زمینه اقتصاد به افکار عمومی اعلام نشده است. نوسانات در روابط بین تهران و ریاض باعث شده است که برخی کارشناسان نسبت به خوشبینیهای اولیه درباره آغاز فصل جدید در روابط ایران و عربستان سعودی شک و تردید کنند و با توجه واقعگرایانه به این روابط نگاه کنند.
پس از توافق ژوئن 2023 میان نمایندگان امنیتی عالی رتبه ایران و عربستان سعودی در پکن، در میان برخی تحلیلگران مسائل منطقه، امیدواری به حل وفصل پروندههای میان تهران و ریاض و آغاز فصل جدید در خاورمیانه مشهود بود. با اشاره به نیازهای امنیتی دو کشور و تغییر رویکرد سیاست خارجی منطقه، برخی صلح پکن را نقطه آتشبس تلقی کردند. اما همچنان برخی دیگر این توافق را صرفاً محدود به آرامش موقت در نظر گرفتند.
در آستانه یکسالگی این توافق، منطقه خاورمیانه با بحرانهای پیچیده و خطرناکی روبروست. عملیات طوفان الاقصی و حملات اسرائیل به باریکه غزه باعث افزایش تنشها در سراسر منطقه شده است. در این شرایط، سوالی مطرح است که تا چه اندازه توافق میان تهران و ریاض به بهبود صلح و ثبات در خاورمیانه کمک کرده و چه اهدافی در پشت این توافقات قرار داشته است؟
اگر ما به نوعی باور به «عقلگرایی سودمحور» در حوزه سیاست خارجی داشته باشیم، میتوانیم بگوییم که توافق پکن در برخی زمینهها منافع تهران را تضمین کرده است، اما در برخی موارد هنوز تاثیر قابل توجهی برای کشور نداشته است. بیش از یک دهه درگیریها و جنگ نیابتی میان محور مقاومت و بلوک محافظهکار سنی، باعث آسیب جدی به منافع هر دو طرف شده و چرخه رقابت ژئوپلیتیکی ناپایداری را در منطقه خلیج فارس و شامات به وجود آورده است. به عبارت دیگر، بازی “حاصل جمع صفر” بین تهران و ریاض به دو کشور یادآور شد که برای تضمین منافع خود باید از سیاستهای قدیمی دست بکشند و راهکارهای نویی را پیش بگیرند. پس از مذاکرات امنیتی به مدت تقریباً دو سال میان ایران و عربستان در دوره نخستی مصطفی الکاظمی در بغداد، دو کشور بالاخره با میانجیگری چین به یک توافق صلحی دست یافتند.
پس از حل و فصل بحران در روابط ایران و عربستان سعودی، نظم امنیتی در منطقه غرب آسیا دچار تحولات چشمگیری شد. بشار اسد، که سالها به عنوان دشمن اصلی دولتهای محافظهکار سنی و اخوانی شناخته میشد، اکنون در وضعیتی متفاوت قرار گرفته است. با نرم شدن روابط سوریه با عربستان سعودی، بازگشت دمشق به اتحادیه عرب و توافق میان ریاض و صنعا از یک سو و بهبود روابط ایران با مصر، اردن و بحرین از سوی دیگر، وضعیت «جنگ سرد» میان تهران و ریاض به «صلح سرد» تبدیل شد. اگرچه پیشرفتهای چشمگیری در روابط دو کشور حاصل شده است، اما به نظر میرسد که تاثیرات این توافق در لبنان به طور کامل آشکار نشده و بسیاری از مشاهدهکنندگان خارجی رویای احیای توافق «طائف» را در ذهن خود میپرورانند.
اگرچه روابط دیپلماتیک میان دو کشور در مسیر ادغام و بهبود قرار گرفته و روابط با متحدان منطقهای تقویت شده است، اما هنوز نمیتوان ادعا کرد که توافق پکن به شکل کامل در حوزه توسعه روابط اقتصادی یا جذب سرمایهگذاری خارجی میوه برده است! برخی تحلیلگران بر این باورند که ایران و عربستان سعودی، به دلیل اقتصاد سیاسی مشابه، با رفع یا معافیت از تحریمها و غیرفعالی شدن بدبینیهای گذشته، تنها میتوانند روابط تجاری خود را تا حدود 3 میلیارد دلار ارتقا دهند. این در حالی است که حجم تجارتی بین ایران و امارات عربی متحده از مرز 24 میلیارد دلار فراتر رفته است! در زمینه جذب سرمایه سعودی، با وجود امیدواریهای اولیه در زمینه توسعه معادن و حضور در صنعت گردشگری ایران، به نظر میرسد که این امیدها با واقعیتهای عملی فاصله زیادی دارند. به نظر میرسد که عربستان قصد ندارد بهطور مساوی در راستای توسعه روابط تجاری با ایران حرکت کند؛ بلکه قصد دارد از سرمایهگذاری خود بهعنوان یک ابزار فشار برای کنترل رفتار تهران و گروههای مقاومتی در منطقه بهرهمند شود. بدون شک ورود به این نوع از مناقشات، اگر چه ممکن است در مدت کوتاهی برای کشور مزایایی به همراه داشته باشد، اما در طولانیمدت به ارتباطات متقابل تهران و ریاض کمک نخواهد کرد. از سوی دیگر، گروهی از کارشناسان معتقدند که توافق پکن منافع ایران را تأمین میکند؛ زیرا این توافق توسط کشور میانجی با تأمین منابع مالی از طریق خرید نفت و تأمین ارز برای دولت، تضمین شده است.
در یک سال گذشته، تمام مسائل مربوط به ایران و عربستان، متمرکز بر عادی سازی روابط یا مذاکرات میان اتاقهای بازرگانی دو طرف نبوده است. اتفاقاتی مانند ادعای مشترک عربستان و کویت درباره میدان گازی آرش (الدره)، لغو حج عمره، و حواشی بازی سپاهان و الاتحاد، نشان دهنده تمایل ریاض برای تعیین خطوط قرمز جدید در روابط با تهران است. این اقدامات به پایان زودهنگامی برای ماه عسل ایران و عربستان منتهی شده و اهمیت واقعبینی بر رویای غیر واقعی برمیآید. حالا تهران باید تصمیم بگیرد که آیا میخواهد در دوران جدید به منافع ریاض به صورت یکجانبه توجه کند و آنها را به رسمیت بشناسد و در تأمین آنها کمک کند یا به دنبال برقراری روابط برابر براساس احترام متقابل است.
منطقه غرب آسیا در آستانه بازتعریف نظم سیاسی-اقتصادی قرار دارد. این مسیر از سال 2020 آغاز شده و همچنان ادامه دارد، و بلوکهای قدرت در خاورمیانه با پیگیری سیاستهای تنشزدایی و چندقطبی همچنان در حال انطباق با شرایط جدید هستند. وقوع اتفاقات ضدسیستمی مانند عملیات طوفان الاقصی، با این که موقتاً مانع پیشرفت این روند میشود، اما پتانسیل تبدیل به یک سکوی پرتابی برای تسریع در روندهای جدید منطقهای را دارد. برخی تحلیلگران بعد از اعلام آتشبس پایدار در غزه، منتظر شتاببخشی به روند عادی سازی روابط بین ریاض و تلآویو هستند. در صورت رخ دادن این سناریو، صلح پکن برای عربستان به عنوان یک عامل بازدارنده در برابر واکنشهای احتمالی ایران و محور مقاومت تبدیل خواهد شد. در این شرایط، ایران باید با توجه به موضوعات بزرگی مانند “مسئله جانشینی”، “حفظ عمق راهبردی”، “آینده توسعه ایران” و “چالشهای امنیتی داخلی”، تصمیمات سخت و تأثیرگذاری را انتخاب کند.
نظرات کاربران