عارف جلایری ( Aref Jalayeri ) ، متولد خرداد ۱۳۶۸ ، نوازنده دوتار شمال خراسان و تنظیم کننده ی توانای موسیقی فولکلور خراسان، این روزها آثار گوشنوازی را از خود به مرحله تولید و انتشار میرساند و رقص پنجه های دوتارش اینروزها در صحنه های اجرای زنده موسیقی، خودنمایی میکند. شاید اگر سبک نوازندگی او و تولیداتش را قبل تر جای دیگر میشنیدیم، آثارش برای ما جاذبه ای نداشت اما حالا ماییم و نوای دل انگیز و پر از حس و حال سیم دوتارش که اصالت را بما یادآور میشود و رنگ و بوی گوشه گوشه ی خاک خراسان را در ذهن ما مینگارد .
در یادگیری موسیقی بسیار تلاش کردهام
در کودکی با شنیدن آثار استاد محمود صبا به موسیقی علاقه نشان دادم و در ادامه از تجربیات اساتید صاحب نام موسیقی مقامی دوتار همچون استاد جعفر رحمانی و حشمت طاهری، بهره بردم و با رمز و راز دنیای بیانتهای موسیقی ایران و جهان آشنا شدم . همچنین چند فصل نیز درکنار رهبران ارکستر و موزیسین هایی چون محسن میرزازاده و حامد طاهری تهرانیان ، جمال محمدی ، کیوان علیمحمدی تجربیات صحنه ای کسب کرده و به صورت خودآموز و شبانهروزی با گذر از سوالهای متعدد و یافتن راهکارها و پاسهای مناسب؛ دست نیاز کوتاه نکردم و تحقیق، تلمذ، تتبع و مطالعه یارم بود. مطالعهی سفرنامهها، داستانها و تاریخ گذشته دور و نزدیک برای یافتن گم کردههای موسیقاییام که در حواشی آنها مییافتم شان، دانستن و داشتن اطلاعات درباره موسیقی ایران و خراسان را تا به امروز نیاز خود دانستم و هنوز بدنبال اتفاق های نو هستم .
اگر خواننده موسیقیدان باشد گلستان می شود
من هیچوقت علاقمند به خوانندگی نبودم و همواره همیشه خودم را نوازنده میدانم و معتقدم زبان من و سخن من ساز من است .
اما اگر در برخی روادید و صحنه ها و بعضی از آثار میخوانم، بجهت تکامل آن قطعه ، صحنه یا… است.
ابتدا خودم را نوازنده میدانم و تنها درصورتی که خوانندگی را حرفه ای دنبال کنم ، آنوقت میتوانم تصمیم بگیرم که خواننده باشم و خوانندگی کنم یا خیر .
و البته که اگر یک خواننده موزیسین باشد ، گلستان میشود .
موسیقی خراسان بسیار غنی است
موسیقی خراسان بسیار غنی است و بسیار جای کار دارد و حتی قابل ارائه به جهان است؛ اما باید صاحبان هنر، بزرگان، اندیشمندان و تئوریسین های موسیقی در این خطه دور هم جمع شوند و فکری برای ماندگاری و آینده ی این موسیقی بکنند.
باید ارائه ی طریق کرد. قطع کردن و تعطیل کردن موسیقی که کاری ندارد. نگهداری اش سخت و دشوار است؛ ولی اگر از راهش برویم حتما موفق می شویم.
در خراسان و موسیقی مقامی آن ، اینهمه داستان ها، نغمه ها و خاطره ها به یادگار مانده.
درست است فرهنگ مخاطب نسل به نسل درحال پوست اندازی و دچار تغییر است اما وظیفه ی ما اهالی موسیقی اینست که بتوانیم جوابگوی نیاز هر نسل باشیم.من بشخصه همیشه دغدغه ام همین است و میخواهم موسیقی مقامی خراسان را در ظاهری زیباتر ارائه کنم .
اجرای موسیقی در صحنه ها را بیشتر میپسندم.
درست است که همیشه بهترین حس و حالِ یک هنرمند در خلوت خودش شکل گرفته و همان باعث خلق آثار شده ، اما من همیشه نتیجه گرا هستم و نتیجه ی کارم را در عرضه ی آن میبینم. از سالهای قبل با گروه های زیادی از جمله ارکستر قاصدک ، بلیز بند ، روناک، کایر، چیکسای ، کووات و . . . صحنه های زیادی را چه در داخل و چه در خارج از کشور تجربه کردم و در کنارش مشغول به آموزش موسیقی و نوازندگی در قطعات مختلف و تنظیم و آهنگسازی بودم ، اما باز هم اجرای موسیقی در صحنه را بیشتر میپسندم .
علاقه ی زیادی به تلفیق و موسیقی تلفیقی دارم
آثار موسیقی زیادی را گوش میدهم و تعصبی در برتر دانستن سبکها نسبت بهم ندارم.
سبک های مختلف گوش میدهم و معمولا به جزییات مختلف یک قطعه از جمله ترانه،ملودی،تنظیم و لایه های مختلف آن توجه میکنم. درست است خودم نوازنده موسیقی مقامی هستم و فعالیتم در این سبک است، اما اعتقاد دارم برای تکامل و بهتر نشان دادن چیزی که در آن هستم، باید آگاهی نسبی از سبک ها و تفکرات دیگر هم داشته باشم.نتیجه ی توجه من به سبک های دیگر، تلفیق و ترکیب در آثارم است و همین باعث شده تا من موسیقی فیوژن ( تلفیقی ) و تلفیق موسیقی را دنبال کنم و در نهایت بهتر است بگویم علاقه ی زیادی به تلفیق و موسیقی تلفیقی دارم.
باید هزینه کرد
هیچوقت نمیشود انتظار داشت که همه چیز محیاست.هیچوقت نمیتوان و نباید فکر کرد که میشود براحتی به موقعیت های خوب رسید.باید هزینه کرد. زمان ، توان و حتی هزینه مالی . باید صبر داشت و بدانیم که هر چیزی در زمان خودش اتفاق میافتد. همیشه فکر کنیم برای موسیقی قوم خود چه کردیم؟ چقدر توانستیم آنرا بصورت گسترده به گوش همگان برسانیم.چقدر توانستیم روی مخاطب تاثیر بگذاریم.
ما میکاریم تا برداشت کنیم.و امروز را هم هنوز فصل برداشت برای خودم نمیدانم و
باید هزینه کرد.
گاهی لازم است بازیگری کرد
صحبت انرژیهاست. یک شب و یک سانس اجرا مخاطب خودش را دارد اما آن مخاطب نیازهایی را در آن لحظه در خود میبیند.ما باید این نیازها را مطالعه کرده باشیم. نیازهای لحظه ای چون آرامش،شور و هیجان و …
ایا میتوان روی یک صندلی نشست مثل یک ماکت و فقط نواخت ؟ خیر!
گاهی لازم است بازیگری کرد.گاهی باید حس لحظه ای کلام و موسیقی را همراه با بازیگری به مخاطب انتقال داد.
ما در مارکت موسیقی این مسئله را به وفور میبینیم و اصلا صحنه گردانی خود یک هنر مجزا و مرسوم است و امروزه لازمه ی تمام کسانی که اجرای موسیقیشان را روی صحنه تجربه میکنند .
زیبا نشان بدهیم
من همیشه برای ارائه فکر میکنم.که چطور ارایه دهم. یک قطعه ی ساده شاید ساده باشد اما میتوام شیک و زیبا اجرا شود.
من ایده آل گرا هستم.همیشه از خودم توقع دارم تا در بهترین فرم دیده شوم. روی خودم کار میکنم.فکر میکنم و تلاشم اینست که موسیقی مقامی خراسان تا جایی که از توانایی من برمیآید، زیبا نشانش دهم .
نظرات کاربران