ماجرای جالب کیف پر از یورو در مینی بوس زائران در مشهد
به گزارش مینبان، رضا زنگنه راننده مینیبوس در مشهد است که کیف یک گردشگر آلمانی حاوی ۵۰۰ یورو، گوشی تلفن آیفون و مقداری ریال ایرانی را به او بازگرداند. گردشگر آلمانی زنی افغانتبار است که در آلمان زندگی میکند و برای زیارت حرم امام رضا (ع) به ایران آمده است. زنگنه، راننده پاکدست و قانع اتوبوسرانی مشهد، با صدایی لرزان برای سایت جنایی از نحوه پیدا کردن کیف توضیح داده و میگوید لرزش صدایش به خاطر اضطراب مصاحبه است.
*آقای زنگه کیف را چطور پیدا کردید؟
من آخر خط که رسیدم، داخل ماشین را گشتم. در فصل زائر همیشه این کار را میکنم و بعد از اینکه مسافران پیاده میشوند، داخل ماشین را میگردم تا اگر چیزی جا مانده به حراست تحویل بدهم. روز حادثه داخل ماشین سمت خانمها یک کیف بود. داخل کیف را نگاه کردم. یک گوشی تاشو، 82 هزار تومان پول ایرانی و 500 یورو پول نقد به همراه مقداری لوازم شخصی زنانه و یک عابربانک داخل کیف بود.
*چطور خانم آلمانی را پیدا کردید؟
خانم به گوشی زنگ زد. من جواب دادم و گفتم پول سنگین است نمیتوانم تحویل شما بدهم. بروید سازمان من آنجا به شما تحویل میدهم. با انتظامات هماهنگ کردم و آن خانم آمد سازمان و کیف را تحویل دادم.
*این مبلغ پول را چرا با خودش حمل میکرد؟
چیزی توضیح نداد. فقط گفت پایم شکسته و مریضی دارم و این خرج مریضیام است. البته یک بار هم گفت میخواهم با این پول طلا بخرم و ببرم.
*در جریان هستید که این خانم از کی ایران هستند و چرا به مشهد آمدهاند؟
میگفت برای زیارت آمده و سید است.
*آلمانیتبار هستند؟
مهاجر افغانستانی است اما مقیم آلمان است و از آلمان آمده بود.
*شما از زندگی این خانم خبر دارید؟
نه خبری ندارم. اما شبیه کارگرها لباس پوشیده بود. خودش هم گفت کارگر است.
*در آلمان کارگر است؟
نه در ایران کارگری میکرد.
*پس از کجا متوجه شدید آلمانی است؟
خودش در سازمان به همکاران گفت که مسافر و مقیم آلمان است.
*یعنی افغانتبار و مقیم آلمان است و برای کارگری به ایران آمده است؟
بله.
*شما خودتان چند فرزند دارید و وضعیت زندگیتان چطور است؟
دوتا بچه دارم، یک پسر و یک دختر، و مستاجر هم هستم. شرایط خوبی ندارم.
*حقوقتان چطور است؟
حقوقم را امروز گرفتم. 11 میلیون و 100 هزار تومان.
*تا به حال چنین اتفاقی برایتان افتاده بود؟
سه چهار بار این اتفاق افتاده بود ولی وسایل کوچک مثل زیرانداز و روفرشی و وسایل بچه بود که با رئیس خط هماهنگ کردم دادم به رئیس خط. یک بار هم گوشی بود که تحویل دادم.
*وسوسه نشدید که پول را بردارید؟
این پول مال مردم است. من کارگرم، به سختی زندگیام را میگذرانم ولی مال مردم، مال مردم است. من خودم در خانواده کارگری بزرگ شدم. پدرم کارگر نقاش ساختمان بود و مادرم هم به رحمت خدا رفته است. او ما را با کارگری بزرگ کرد.
*همیشه فصل زائران اتوبوس را میگردید؟
بیشتر موقعها میگردم.
*خودتان این کار را میکنید یا سازمان گفته این کار را انجام بدهید؟
انتظامات شرکت گفته که این کار را بکنیم.
*از شما بابت کاری که کردید، تشکر هم شد؟
از طرف سازمان از من تشکر کردند. خانم هم تشکر کرد گفت برایت شیرینی بریزم، شماره کارت را گرفت اما خبری نشد. البته من نیازی به شیرینی نداشتم فقط میخواستم کیف به صاحبش برسد. چون سید هم هست دعا کند برایم بهتر است.
منبع: اعتمادآنلاین
نظرات کاربران