این جوک جدید است، نه؟ دستها بالا، کسی اینجا هست که ADHD نداشته باشد؟ یا فقط من هستم که ADHD ندارم؟ و این شوخی در لندن حتی جذابتر هم شده است.
به نظر میرسد که در اینجا، طی چهار سال گذشته، از ۲۰۲۰ تا سال گذشته، بیشترین افزایش در نرخ تجویز دارو برای اختلال کمتوجهی-بیشفعالی (ADHD) رخ داده است. پژوهشگران دریافتهاند که در حالی که این نرخ در سراسر کشور افزایش یافته، در لندن رشد چشمگیری داشته است: میزان افزایش سالانه ۲۸ درصد بوده است. پس از آن، جنوب شرقی انگلستان قرار دارد که در آن نرخ رشد سالانه تقریباً یکپنجم است.
پس چرا در سطح ملی، در سال ۲۰۲۰ از هر هزار نفر، ۲۵ نفر نسخهای برای ADHD دریافت میکردند، اما اکنون این رقم به بیش از ۴۴ نفر رسیده است؟ و چرا لندن در خط مقدم این روند قرار دارد؟ آیا سرعت زندگی در این مدت بهشدت افزایش یافته است – بحران هزینههای زندگی، نظم ناپایدار جهانی، بحران اقلیمی، وابستگی به تلفنهای هوشمند … و همه این مسائل؟
نظر شخصی من این است که این موضوع بخشی از روند فعلی برای پزشکیسازی وضعیت انسانی است.
نظر شخصی من این است که این موضوع بخشی از روند نگرانکنندهای است که به پزشکیسازی وضعیت انسانی منجر شده است. در این روند، عادات و ویژگیهایی که پیشتر به شخصیت یا شرایط فرد نسبت داده میشد، اکنون بهعنوان مسائلی در نظر گرفته میشوند که باید توسط صنعت داروسازی حل شوند.
و اگر بخواهیم درباره عادتهای مخربی صحبت کنیم که باعث اختلال توجه میشوند، کافی است نگاهی به تلفن هوشمندتان بیندازید—دستگاهی که میتوانست، و تقریباً قطعاً هم اینگونه بوده، طوری طراحی شود که ما را از تمرکز بر یک موضوع برای چند دقیقه متوالی ناتوان کند.
اگر دولت واقعاً میخواهد مشکل ADHD در میان جوانان را حل کند، باید در تصمیم خود برای اجبار مدارس به ممنوعیت گوشیهای هوشمند تجدیدنظر کند. اما همین ماه، دقیقاً همین پیشنهاد کنار گذاشته شد.
و سپس، پیامدهای مداوم قرنطینه پنج سال پیش را داریم. آیا واقعاً تعداد افرادی که مثلاً دچار اهمالکاری هستند یا کنترل تکانه ضعیفی دارند (هر دو از علائم ADHD) در چهار سال گذشته بیش از ۴۰ درصد افزایش یافته است؟ یا اینکه قرنطینه تمایل ما را به مقصر دانستن مشکلاتمان بر گردن یک اختلال روانی تشدید کرده است؟
در سوئد، که قرنطینهای اعمال نکرد، تعداد افرادی که مشکلات سلامت روانی را مطرح میکنند، کاهش یافت، برخلاف آنچه اینجا اتفاق افتاد. از نحوه مطرح کردن این پرسش، احتمالاً میتوانید حدس بزنید که دیدگاه من به کدام سمت متمایل است.
اما جنبه دیگری هم در این ماجرا وجود دارد. به نظر میرسد که افراد بیشتری، بهویژه در پایتخت زیرک، متوجه شدهاند که این اختلال خاص میتواند در واقع کاملاً مفید باشد.
مثلاً دختر خودم، با نبوغ شیطانی جوانان شهری، کشف کرد که اگر تشخیص ADHD بگیرد، میتواند در امتحانات A-level خود برای هر آزمون ۱۵ دقیقه اضافی دریافت کند. او اصرار داشت که به یاد بیاورم چگونه از یک موضوع به موضوع دیگر میپرد؛ من هم به او گفتم که دامنه توجهش در حد یک پشه است و اگر گوشی لعنتیاش را کنار بگذارد، موفق خواهد شد.
اما مشکل فراتر از این میرود. ADHD نهتنها یکی از محبوبترین دلایل برای دریافت کمکهزینه دولتی مفید Personal Independence Payment (PIP) است – بلکه در میان ۵۰۰ دلیل قابل پذیرش، در رتبه چهاردهم قرار دارد و امکان دریافت آن در سطح پیشرفتهتر نیز وجود دارد.
در سال ۲۰۲۳، تعداد ۵۲,۹۸۹ نفر با استناد به ADHD بهعنوان مشکل اصلی خود، درخواست دریافت PIP دادهاند. این کمکهزینه بسیار مفید است؛ حتی اگر شاغل باشید، پسانداز داشته باشید یا مزایای دیگری دریافت کنید، همچنان میتوانید آن را بگیرید. مبلغ پرداختی بر اساس تأثیری که شرایط سلامت یا ناتوانی شما بر توانایی انجام کارهای روزمره دارد، تعیین میشود—یعنی هرچه میزان ناتوانی گزارششده بیشتر باشد، مبلغ پرداختی نیز بالاتر خواهد بود.
و از میان افرادی که با استناد به ADHD درخواست PIP دادهاند، تقریباً نیمی از آنها— ۴۳ درصد— این کمکهزینه را در سطح پیشرفته دریافت میکنند. از ماه آینده، نرخ استاندارد ۷۳.۱۰ پوند در هفته خواهد بود، در حالی که نرخ پیشرفته ۱۱۰.۴۰ پوند است.
بنابراین، برای افرادی که به دنبال افزایش درآمد خود از مزایای دولتی هستند، ADHD مسیر نسبتاً مناسبی به نظر میرسد. البته بسیاری از افراد واقعاً از این اختلال رنج میبرند، اما اگر کسی در ارائه درخواست خود چندان باوجدان نباشد، دریافت این کمکهزینه چندان دشوار نخواهد بود.
با نگاهی به یکی از آن وبسایتهای مفید که به متقاضیان دریافت مزایا، از جمله PIP، کمک میکنند، متوجه شدم که فهرستی شامل ده فعالیت وجود دارد که تحت تأثیر این اختلال قرار میگیرند—از آمادهسازی غذا گرفته تا تعامل با دیگران—همراه با مثالهایی از اینکه چگونه ADHD ممکن است در انجام این کارها مشکل ایجاد کند.
و خواننده عزیز، راستش را بخواهید، فکر میکنم که خودم هم میتوانم یک درخواست کاملاً قانعکننده ارائه دهم!
مثلاً: «اهمالکاری مرتبط با ADHD ممکن است به این معنی باشد که شما مرتباً آمادهسازی غذا را به تأخیر میاندازید تا جایی که آنقدر گرسنه میشوید که فقط هر چیزی که سریعتر است، مثل یک کاسه غلات، میخورید، بنابراین نیاز به یادآوری دارید تا غذای کامل بپزید. … ممکن است برای خوردن غذای پخته به یادآوری نیاز داشته باشید، زیرا آنقدر درگیر فعالیتها یا افکار دیگر هستید که وقت کافی برای خوردن چیزی جز بیسکویت و قهوه نمیگذارید.»
فکر میکنم، خواننده عزیز، ما اینجا با شرایط تقریباً هر والد کاری مواجه هستیم. کدامیک از ما وقتی با فشار روبهرو میشویم، به جای پختوپز، به یک کاسه شِرِدی یا بن اند جریز دست نمیزنیم؟
یا مثلاً «به دلیل کنترل ضعیف تکانهها، ممکن است اغلب افکاری را بلند بگویید که باعث آزردگی دیگران شود، بنابراین نیاز به حمایت اجتماعی دارید.» ببینید، دقیقاً به همین دلیل است که دوستان کمتری نسبت به آنچه که باید داشته باشم، دارم. نمیتوانم دهنم را ببندم. من بهطوری صحبت میکنم که معمولاً باعث از دست دادن دوستان و بیگانگی افراد میشود. و این را ADHD مینامند؟
مثل هر کمکهزینه دیگری، وبسایتها و پشتیبانیهایی برای افرادی که درخواست میدهند وجود دارد، و حتی کسانی که به تصمیم رد درخواست اعتراض دارند. میتوانید آنلاین تستی بدهید تا ببینید آیا میتوانید علائم ADHD را نشان دهید.
با این همه انگیزه برای تشخیص ADHD، شگفتآور نیست که تعداد زیادی از مردم لندن تشخیص ADHD دارند، بلکه تعجبآور این است که چرا تعداد زیادی از آنها این تشخیص را ندارند. اگر سیستم طوری تنظیم شده باشد که افراد مبتلا به اختلال را مورد توجه قرار دهد، پس هم برای کسانی که مستحق آن هستند، و هم برای کسانی که ادعایشان کمی ضعیفتر است، مفید خواهد بود. و این، به طور خلاصه، خواننده عزیز، دلیل این است که دولت امروز در حال انجام اقداماتی برای مقابله با کمکهزینههای بیماری، از جمله کمکهزینههای بیماری روانی است.
پس، دستها بالا اگر شما ADHD ندارید؟ کسی هست؟
ملانی مکدوناگ ستوننویس London Standard است.
لینک منبع خبر : standard
نظرات کاربران